وفای شمع

ساخت وبلاگ

 

 

 

مردم از درد نمیآیی به بالینم هنوز

مرگ خود میبینم و رویت نمیبینم هنوز

 

بر لب آمد جان و رفتند آشنایان از سرم

شمع را نازم که میگرید به بالینم هنوز

 

آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت

غم نمیگردد جدا از جان مسکینم هنوز

 

روزگاری پا کشید  آن تازه گل از دامنم

گل به دامن میفشاند اشک خونینم هنوز

 

گر چه سر تا پای من مشت غباری بیش نیست

در هوایش چون نسیم از پای ننشینم هنوز

 

سیمگون شد موی غفلت همچنان بر جای ماند

صبحدم خندید من در خواب نوشینم هنوز

 

خصم را از سادهلوحی دوست پندارم رهی

طفلم و نگشوده چشم مصلحتبینم هنوز

 

رهی معیری

 

عشق من « نـــگــــیـــن »...
ما را در سایت عشق من « نـــگــــیـــن » دنبال می کنید

برچسب : عاشقانه,عاشقانه هایی برای تو,وفای شمع,رهی معیری,عشق,عشق من, نویسنده : محمد mylove بازدید : 353 تاريخ : 24 دی 1391 ساعت: 16:26